هیئت خیمة الحسین (ع)

مرکز اطلاع رسانی هیئت خیمة الحسین (ع)

هیئت خیمة الحسین (ع)

مرکز اطلاع رسانی هیئت خیمة الحسین (ع)

۲۰ مطلب در فروردين ۱۳۹۲ ثبت شده است

روایت شده امام حسین (ع) هنگام حرکت به سوی عراق ، از جای برخاست و اینگونه خطبه خواند و فرمودند: حمد سپاس مخصوص خداوند است و آنچه که خداوند بخواهد همان میشود و توان و نیرویی جز در اتکای خدا نیست و صلوات و درود بر رسولش محمد ، خط مرگ  همانند اثر گردنبند بر گردن دختران جوان ، گریبان گیر فرزندان آدم است و علاقه و اشتیاق من به دیدار گذشته گانم ،همانند علاقه و اشتیاق یعقوب به یوسف ، بسیار زیاد است و در محلی که برایم انتخاب گشته (کربلا) به آن خواهم رسید . گویی مینگرم که گرگ های بیابان (بنی امیه) در سرزمین بین نواویس و کربلا  اعضای بدن مرا پاره پاره میکنند تا شکم های گرسنه شان را از من سیر کنند و کیسه های خالی خود را پر نمایند.

آری راه فراری از روزی که مقدر شده نیست. خوشنودی خداوند خوشنودی ما اهل بیت است . ما بر بلای او صبر میکنیم و او پاداش صابرین را به ما خواهد داد.

پاره تن رسول خدا از او دا نمیگردد و همگی در کنار او در درگاه الهی حاضر شده ، تا بدینگونه چشمان رسول خدا روشن شده و وعده اش محقق گردد. من به خواست خداوند متعال ، صبح فردا کوچ میکنیم. بنابراین هرکس آماده فدا کاری و جانبازی در راه ماست و خویشتن را آماده مرگ نموده با ما کوچ کند.

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۵ فروردين ۹۲ ، ۰۱:۳۶
محمد سجاد بهرامی

نظر رهبر انقلاب درباره تاریخ شهادت حضرت زهرا(س)

 

حجت الاسلام ادیب یزدی درباره فاطمیه و زمان عزاداری برای حضرت زهرا به بیان خاطره و نقل قولی از رهبر معظم انقلاب پرداخت و گفت: یادم می آید یک روز در محضر رهبر عالی قدر انقلاب بودم یکی از آقایان سوال کرد:"درباره شهادت حضرت فاطمه(س) بالاخره 75 روز بعد از رحلت صحیح است یا 95؟" رهبر عالی قدر پاسخ واقعا حکیمانه ای دادند و فرمودند: "برای شما چه فرقی می کند کدامیک صحیح باشد خداوند خواست که مردم بیشتر به یاد مادر ما باشند و بیشتر برای مادر ما عزاداری و بیان فضائل ایشان را بکنند."

وی افزود: دقیقا همین نکته ای که حضرت آقا فرمودندمدنظر است.ایام فاطمیه نسبتا طولانی است به جهت این که فضائل حضرت زهرا(س) هم بی حد و حصر و بی اندازه است. فاطمه زهرا(س) ریشه، اصل و اساس ولایت و عصمت و حقیقت امامت است. هر قدر فضائل ایشان گفته شود اولا تمام شدنی نیست و ثانیا برکات بسیاری بر بیان فضائل فاطمی آمده است به عنوان نمونه بیان فضائل فاطمه(س) نفاق را از انسان می زداید، ایمان انسان را زیاد می کند، موجب بصیرت عمیق انسان نسبت به حوادث و وقایع تاریخی می شود، انسان را با حقایق و بطن این عالم آشنا می کند، انسان را پیش خدا و حضرات معصومین(ع) خصوصا حضرت بقیة الله(عج) محبوب می نماید و زمینه کسب تقوا و فضیلت را در انسان مضاعف می کند و بسیاری از فضایل دیگر. لذا جامعه شیعی ما به ذکر فضائل فاطمی بسیار نیازمند است و بحمد الله فرصت خوبی هم در ایام فاطمیه فراهم شده که توسط هیئتی ها، متدینین، نمازگزاران و مسجدی ها در مراسم هایی مختلف این فضائل گفته شود.

ادیب یزدی ادامه داد:ایام فاطمیه هم نزد شیعیان و ارادتمندان خاندان حضرت محمد(ص) ایام معین و کاملا علنی است. اما برای شهادت حضرت صدیقه فاطمه(س) 4 نقل وجود دارد اول اینکه برخی معتقدند خانم(س) 40 روز بعد از رحلت حضرت پیامبر(ص) به شهادت رسیده اند بعضی ها گفته اند 60 روز، بعضی ها 75 و بعضی ها دیگر 95 روز. اما برای این که روز عظیم شهادت بی بی از دستمان نرود فصلی را به عنوان ایام فاطمیه قرار داده ایم که در مشخص ترین ایام 10 روز قبل از شهادت 75 تا 10 روز بعد از شهادت 95 در نظر گرفته شده است.یعنی در طول سال حداقل 40 روز برای بیان فضائل فاطمی قرار گرفته شده است


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ فروردين ۹۲ ، ۲۲:۱۰
محمد سجاد بهرامی
حضرت امام خمینی رحمه الله از همان ایام جوانی، به حضرت زهرا علیهاالسلام علاقه ای خاص نشان می دادند و سه روز در فاطمیه دوم برای جدّه شان مجلس روضه می گرفتند. ایشان به ذکر مصیبت فاطمه زهرا علیهاالسلام حساسیت ویژه ای داشتند و هنگامی که از حضرت زهرا علیهاالسلام و سید الشهداء نام برده می شد، بیش از همه گریان می شدند.
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ فروردين ۹۲ ، ۲۲:۰۳
محمد سجاد بهرامی

حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها از پدرى بزرگوار همچون پیامبر اسلام و مادرى فداکار مانند حضرت خدیجه پاى به این عرصه خاکى نهاد. مختصرى از زندگانى رسول الله در بخش مربوط به ایشان گفته آمد.در اینجا فقط اشاره‏اى مى‏کنیم به زندگى مادر گرامى حضرت زهرا(س).

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ فروردين ۹۲ ، ۲۰:۲۹
محمد سجاد بهرامی

خطبه فدکیه:

در روایات آمده است هنگامى که خبر غصب فدک به حضرت صدیقه کبری رسید، لباس به تن کرده و چادر بر سر نهاد، و با گروهى از زنان فامیل و خدمتکاران خود بسوى مسجد روانه شد، در حالیکه راه رفتن او همانند راه رفتن پیامبر خدا بود، به مسجد پیامبر (ص) در آمد.
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ فروردين ۹۲ ، ۲۰:۱۱
محمد سجاد بهرامی

خطبه فدکیه:

در روایات آمده است هنگامى که خبر غصب فدک به حضرت صدیقه کبری رسید، لباس به تن کرده و چادر بر سر نهاد، و با گروهى از زنان فامیل و خدمتکاران خود بسوى مسجد روانه شد، در حالیکه راه رفتن او همانند راه رفتن پیامبر خدا بود، به مسجد پیامبر (ص) در آمد.
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ فروردين ۹۲ ، ۲۰:۰۶
محمد سجاد بهرامی

امام(ع) در روز سه شنبه سوم ماه ذی الحجه یا بع روایتی دیگر در روز چهار شنبه هشتم ذی الحجه سال شصت هجری ، قبل از انکه  از شهادت مسلم با خبر شود ؛ یعنی دقیقا در همان روزی که حضرت مسلم (رضوان الله علیه) در کوفه به شهادت رسید ؛ از مکه خارج شد.

ابو جعفر محمد ابن جریر طبری امامی در کتاب دلائل امامه میگوید: ابو محمد سفیان بن وکیع از پدرش و او از اعمش روایت کرده که :ابو محمد واقدی و زرارة بن خلج به من گفتند که : قبل از آنکه امام حسین به سوی عراق حرکت کند، ما به ملاقات او رفتیم و از سستی و از ضعف کوفیان آن حضرت را باخبر ساختیم و عرض کردیم که : قلب های کوفیان با شماست اما شمشیر هایشان علیه شما.

امام حسین با دست مبارک به سوی آسمان اشاره کرد، پس درهای آسمان باز شد و فرشتگانی که تعداد آنها را جز خدا کسی نمیداند فرود آمدند، امام به ما فرمود : اگر خواست خدا اینگونه نبود و امور اینگونه مقدر نگردیده و زمان شهادت من فرا نرسیده بود ، من با کمک اینان با لشکریان یزید میجنگیدم ، ولیکن من به یقین میدانم که قتل گاه من و یاران من در کربلاست و از آن قتلگاه ، تنها فرزندم علی نجات می یابد.


 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ فروردين ۹۲ ، ۱۵:۰۴
محمد سجاد بهرامی

ابن زیاد ( که به شدت از سخنان مسلم خشمگین شده بود ) شروع کرد به بد گفتن به او ناسزا گفتن به امیر المومنین (ع) و امام حسین (ع) ، مسلم نیز گفت: تو و پدرت به ناسزا گفتن سزلوارترید .هر حکمی که میخواهی بکن ای دشمن خدا.

ابن زیاد به بکیر بن حمران دستور داد که مسلم را بز روی بام قصر ببرند و او را به قتل برسانند . بکیر ، بر روی بام قصر برد و در آنجا گردن او را زد و ترسان و لرزان از روی قصر پایین آمد . ابن زیاد با دیدن حالت او گفت : اتفاقی برایت افتاده/

بکیر گفت: ای امیر وقتی مسلم را به قتل رساندم در برابر خود ، مد سیاه و زشت رویی را دیدم که انگشت به دندان گرفته بود _ یا گفت لبهایش را میگزید _ من با دیدن او چنان ترسیدم که تا به حال اینگونه نترسیده بودم. ابن زیاد که لعنت خدا بر او باد به او گفت: شاید از کشتن مسلم ترسیدی؟


 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ فروردين ۹۲ ، ۱۴:۱۳
محمد سجاد بهرامی

هنگامی که حضرت مسلم را نزد ابن زیاد آوردند، او به ابن زیاد سلام نکرد یکی از نگهبان ها به مسلم گفت : به ایر سلام کن .

مسلم گفت: ساکت شو وای برتو ، به خدا قسم که او امیر من نیست .

ابن زیاد گفت: اشکالی ندارد تو چه سلام بکنی چه سلام نکنی کشته خواهی شد.

مسلم به ابن زیاد گفت: اگر مرا به قتل برسانی کار عجیبی نکرده ای هر آینه بد تر از تو بهتر از من را به قتل رسانده اند و همچنین تو کسی هستی که سو قتل و عمل زشت مثله کردن (بریدن اعضای بدن و تکه تکه کردن بدن) و خباثت باطن و با پستی به پیروزی رسیدن را ترک نمیکنی و در این کارها کسی به گرد تو نمیرسد.

ابن زیاد به ایشان گفت: ای منفور ای سرکش برپیشوای خود خروج کرده و بین مسلمین جدایی انداخته و آتش فتنه و آشوب میان آنها فروزان میکنی .

مسلم به او گفت: ای پسر زیاد دروغ گفتی. جز این نیست که وحدت بین مسلمین ، توسط معاویه و یزید از بین رفت و اما در باره فتنه ، تو و پدرت زیاد ابن عبید که یکی از بردگان بنی علاج از ثقیف بود به فتنه دامن زدید و من امیدوارم که خداوند به دست بد ترین آفریدگانش ، شهادت را روزی من فرماید.

ابن زیاد گفت: دیدی که خداوند خاسته و آرزوی تو را برآورده نساخت و تورا شایسته آن ندانست و کشته شدن تو را به دست کسی که شایستگی آن را دارد قرار داد.

مسلم گفت : چه کسی شایسته کشتن من است .

ابن زیاد گفت:یزید ابن معاویه

مسلم گفت: ما خوشنودیم به اینکه خداوند خود بین شما داوری نماید.

ابن زیاد گفت: آیا این گونه گمان میکنی که در این امر (خلافت) تو نیز بهره و نصیبی داری ؟

مسلم گفت: به خدا قسم این فقط گمان و پندار نیست من یقین دارم.

ابن زیاد گفت: ای مسلم به من بگو برای چه به کوفه آمده ای و چرا آرامش و اتحاد و امنیت شهرا برهم میزنی؟

مسلم گفت:من برای به هم زدن آرامش و از بین بردن اتحاد مردم به کوفه نیامدم ، بلکه چون شما آشکارا مرتکب کارهای زشت شده و نیکی را از بین برده و بر مردم، بی آنکه آنها راضی باشند ، امارت نموده و آنها را مجبور به کارهایی کردید که خداوند به آنها امر ننموده و رفتارتان در بین مردم ، همچو رفتار کسری و قیصر بود ، پس ماهم آمدیم تا مردم را امر به معروف کرده و از منکر باز داریم و آنها را به ( اطاعات از ) حکم قرآن و سنت دعوت نماییم و ما همانطور که پیامبر خدا (ص) فرمود شایسته این کار هستیم   

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ فروردين ۹۲ ، ۰۲:۲۹
محمد سجاد بهرامی

وقتی سربازان ابن زیاد نزدیک خانه طوعه رسیدند و صدای سم اسب ها به گوش مسلم رسید ، او رزم جامه بر تن کرد و بر روی اسب سوار شد و به جنگ با یاران ابن زیاد مشغول شد تا اینکه گروهی از آنان را به قتل رساند در این حال محمد ابن اشعث فریاد زد مسلم تو در امانی.

مسلم  گفت : به امان افراد حیله گر و نابکار اطمینانی نیست

پس باز مشغول چنگیدن شد در حالی حمران ابن مالک در روز قرن  را به عنوان رجز میخواند:

سوگند یاد کرده ام که جز به آزادگی کشته نشوم هر چند که مرگ را چیز نا خوشایندی میبینم.

دوست ندارم که که مورد خدعه و نیرنگ و مکر قرار گرفته و اسیر شوم و یا آب سرد گوارا را با آب تلخ و گرم بیامیزم.

هر کس بالاخره با بدی و شر رو به رو میشود. ولی من با شمشیر خود ، با شما میجنگم و از ضرر و زیان ترسی ندارم.

سربازان ابن زیاد به حضرت مسلم گفتند: ای مسلم بدان که مورد نیرنگ واقع نمیشوی و فریب نمیخوری.

مسلم به سخن آنها توجهی نکرد و جنگید. جراحت و زخم های زیادی برداشته بود که در این حال سربازان ابن زیاد دسته جمعی به آن حمله کردند . مردی از پشت سر نیزه ای به سمت حضرت مسلم پرتاب کرد و نیزه به ایشان اصابت کرد و او بر روی زمین افتاد و به اسارت سربازان ابن زیاد در آمد.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ فروردين ۹۲ ، ۰۲:۴۶
محمد سجاد بهرامی